واکنش والدین به مرگ فرزند چه مرگ بچه غیرمنتظره باشد چه قابل پیش بینی بوده باشد ، سخت ترین فقدانی است که پدر یا مادر می تواند با آن روبه رو شود . مرگ فرزندان مشکلات سوگ خاصی را به وجود می آورند . زیرا فرزندان تداوم احساس های والدین نسبت به خودشان هستند چون نشانه امیدها ، آرزوها و احساس فناناپذیری والدین هستند . هم چنین چون فرزندان به والدین خود وابسته هستند ، و آن ها را به شیوه بسیار خشنود کننده ای تحسین و از آن ها قدردانی می کنند منبع بی همتای عشق و محبت هستند . سرانجام این که مرگ فرزند غیرطبیعی است : انتظار نمی رود که فرزندان قبل از والدین خود بمیرند . والدینی که فرزندی را از دست داده اند اغلب می گویند که تا سال ها بعد شدیداً پریشان بوده و بارها در فکر عزیز از دست رفته خود بوده اند . احساس گناه زنده بودن پس از مرگ فرزند ، حتی زمانی که والدین "دانش" بیشتری داشته باشند ، غالباً بار سنگینی می شود . مثلاً روانشناسی که می دانست سرطان دختر او ارثی نبود با این حال به درمانگر گفت ژن های او باعث شدند که سرطان بگیرد . من این ژن ها را به او دادم . بنابراین من دخترم را کشتم . یا مادری که در قسمت رادیولوژی کار می کرد به خاطر مرگ دختر خود در اثر سرطان خون مدام خود را سرزنش می کرد .
هرچند گاهی مرگ فرزند به قطع زندگی زناشویی منجر می شود ، اما این اتفاق فقط زمانی روی می دهد که رابطه از قبل رضایت بخش نبوده باشد . اگر والدین بتوانند سیستم خانواده را تجدید سازمان کنند و با توجه بیشتر به سایر فرزندان و مشغولیت ها ، معنی تازه ای به زندگی خود بدهند ، نتیجه آن می تواند تعهد خانوادگی محکم تر و رشد شخصی باشد .
برای ادامه مطلب مقاله مشاوره آرامش بخشی در مرگ فرزند فیلیا را مطالعه کنید .
Comments